ققنوس

روز نوشتهای حقوقی و فرهنگی

ققنوس

روز نوشتهای حقوقی و فرهنگی

جای پا

 
 

خوابی دیدم ......

خواب دیدم در ساحل با خدا قدم میزدم

بر پهنای آسمان صحنه هایی

از زندگیم برق میزد

  در هر صحنه , دو جفت پا روی شن دیدم

یکی متعلق به من و دیگری متعلق به خدا

وقتی آخرین صحنه در مقابلم برق زد

به پشت سر و به جای پاهای

روی شن نگاه کردم .

  متوجه شدم که چندین بار طول

مسیر زندگیم

فقط یک جفت جای پا روی شن بوده است

  همچنین متوجه شدم که این در سخت ترین

و غمگین ترین دوران زندگیم بوده است

  این واقعا برایم ناراحت کننده بود

و درباره اش از خدا سوال کردم  ,

خدایا , تو گفتی اگر به دنبال تو بیایم ,

درتمام راه با من خواهی بود .

ولی دیدم که در سخت ترین دوران زندگیم

فقط یک جفت جای پا وجود داشت .

نمیدانم چرا هنگامی که بیش از هر وقت دیگر

به تو نیاز داشتم , مرا تنها گذاشتی

  خدا پاسخ داد , بنده بسیار عزیزم ,

من در کنارت هستم

و هرگز تنهایت نخواهم گذاشت .

اگر در آزمونها و رنجها , فقط

یک جفت جای پا دیدی

زمانی بود که تو را در آغوشم حمل میکردم .

 Go to fullsize image

 
نظرات 5 + ارسال نظر
نقد و بررسی وبلاگها چهارشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 09:45 ب.ظ http://naghdeweblog.blogsky.com/

http://naghdeweblog.blogsky.com/

pink panther پنج‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 04:31 ب.ظ http://pink-elika.blogfa.com

salam webloge jalebi darin khoshhal misham agar be manam sari bezanid mamnoon bye

علی دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:05 ب.ظ http://bani.blogsky.com

سلام
سلام

ممنون که منو تنها نمی گذاری
و ممنون از لطفت

زیبا بود مرسی
و این کفر نیست
من بخشی از اویم
و این کفر نیست
او در من جای دارد

من خواب دیده ام
کسی می آید
کسی که مثل هیچکس نیست

شادئ باشی
به من سر بزن
منتظر تلولو نگاه توام
شاد باشی

سهیل سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:22 ق.ظ http://sutchayi.blogfa.com/

رد پا



از که میگویی حکایت؟شهردل خالیست خاموشست



برکه ارامست و غمگین... شهرزاد قصه گو تنهاست



نغمه های اشنایی مرده بر لبهای کوچه...



نه صدایی



نه دگر اوای گرم اشنایی



بر خیابانهای ساکت مانده تنها:



رد پایی



سلام ممنون که اومدین
در ضمن نظر لطفتونه ضمنا به وبلاگ سنگ صبورمم سر بزنی ممنون مشم اپیدم
http://be2nbal.blogfa.com/
اسمون دلتون رنگین کمونی

محمد چهارشنبه 18 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:28 ق.ظ http://delle.blogsky.com/

پرستو جان سلام
قبل از هر چیز از قبول دعوت ممنون
پرسیدی چرا ناامید کنده بود.
ببین عزیزم این شعر بیشتر آدمو به فکروامیداره تا اطراف خودشو بهتر بفهمه میدونی چرا چون همیشه واقعیت اونی نیست که ما فکر میکنیم هر چند یه کم نا امید کننده هم هست.

تا یادم نرفته من آپم بهم سر بزنی خوشحال میشم
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد