«شکارچی زنان» که با ارابه مرگ در خیابانهای کرج پرسه می زد در میدان «قدس» همین شهرستان اعدام شد.
کرج طناب دار برپاست.اطلاع رسانی درباره زمان دقیق اعدام «امید- ب» که «شکارچی زنان» و «شکارچی شب» لقب گرفت مناسب نبود و به همین خاطر جمعیت نسبتا کمی در محل اجرای حکم دیده می شود. حتی بیش تر خانواده های قربانیان در میدان «قدس» حضور ندارند اما همه شرایط برای اعدام «امید- ب» مهیاست. در هوای سرد سحرگاهی البرز که باد در گوش کوهستان نعره می کشد برخی از حاضران، اعدام «شکارچی زنان» در ملاء عام را اقدام بازدارندهای برای پیشگیری از چنین جنایت های تکان دهندهای عنوان می کنند. دو بنز سواری ، به محل اجرای حکم منتقل می شود. می کنند.ساعت 6:15 یک دستگاه جرثقال با طناب دار در آنجا متوقف می شود و 10 دقیقه بعد «شکارچی زنان» از خودروی سنگین بالا می رود. قربانگاه می کشاند و با روسری خفه می کرد. با متجاوزان به جان و مال مردم را یادآور می شود. حرکت می کند.بدین ترتیب قاتل 10 زن اعدام و پرونده زندگی سیاهش برای همیشه بسته می شود.نیم ساعت بعد با دستور مقام قضایی، جنازه به پایین کشیده می شود.با تایید مرگ از سوی پزشکی قانونی، جنازه در کیسه ویژه قرار می گیرد تا با آمبولانس به سردخانه فرستاده و دفن شود.این است تاوان کشتن 10 زن.باد همچنان در گوش کوهستان البرز نعره می زند که جمعیت پراکنده می شود. شدند وحشت به جان مردم کرج انداخته و پلیس جنایى استان تهران را با معماى پیچیده حرفه ای رو به رو هستند که از خود، ردی برجا قربانیان را سوار پیکان می کند، پس از اجرای نقشه شومش، جنازه ها را داخل ملحفه می پیچد و در خیابان رها می سازد. اما ۲۷ خرداد ۸۷ بار دیگر خبر رسید زن جوانی به دام «شکارچی شب» افتاده و جنازه اش در «کمالشهر» کرج رها شده است.در فهرست متهمان و مظنونان، مسافربری به نام «امید» که پیکان قهوه ای داشت و شش فقره پیشینه کیفری از جمله، چهاربار دزدی، یک فقره کیف قاپی و یک فقره آدم ربایی در پروندهاش ثبت شده بود بیش از بقیه، شک کارآگاهان را برانگیخت. برای رد گم کردن به طرز متفاوتی کشت و جنازه اش را در خیابان «منبع آب» مهرشهر رها کرد. در همین حال، متهم اصلی با پیکان قهوه ای اش در رامسر ردیابی شد.او که خونسرد به نظر می رسید در بازجویی مقدماتی ، قتل زنجیره ای هشت زن در کرج را انکار کرد اما وقتی فهرست سیاهه تماس تلفنی با ششمین قربانی را دید چاره ای جز بازگویی حقیقت نیافت.«امید» مدعی بود چون یک زن به او نارو زد و تاوان سنگینی داد به فکر انتقام جویی افتاد. جنایتها باخبر بوده است.این اما پایان ماجرا نبود و شکارچی شب در ادامه تجسسها از کشتن دو زن دیگر در شمال کشور پرده برداشت. در محاکمه ای که نهم آذر 88 به ریاست قاضی «نورا... عزیزمحمدی» و با حضور چهار مستشار (واعظی ، بومی ، محمدی و سری) برگزار شد ابتدا آرش سیفی- نماینده وقت دادستان- کیفرخواست را خواند و از طرف شاکیان ، تقاضای اشد مجازات کرد.پس از«امید» همسرش «مریم - ش» به دفاع از خود پرداخت و به فروش اموال قربانیان اعتراف کرد.وی اما معاونت در شش فقره آدمکشی را گردن نگرفت : «به خاطر ترس از شوهرم که الکلی بود مجبور بودم با شوهرم همکاری کنم.» سه سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد.«مریم» نیز به هفت سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد و خیلی زود رای در شعبه 27 دیوان عالی کشور مهر تایید خورد. دوچرخه سوار به نام «فرید- ب» و یک زن رنو سوار به نام «مهین- ق» بودند اعدام شدند. شش فقره جنایت دیده می شد.این آیا پایان جنایتهای سریالی در ایران خواهد بود؟ | ||